آقای فتحاللهزاده! چرا باید در خانه بازی رونالدو را ببینم؟
تاریخ انتشار: ۱۲ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۳۱۱۰۰
بازیکن استقلال با دفاع از مدیریت قبلی این باشگاه از عملکرد علی فتحاللهزاده انتقاد کرد.
به گزارش مشرق، استقلال امشب (جمعه) در چارچوب هفته بیست و چهارم لیگ برتر فوتبال با نتیجه ۲ بر صفر ذوب آهن را شکست داد. مهدی مهدیپور، بازیکن استقلال پس از این بازی اظهار کرد: من یک دقیقه راجع به خودم صحبت کنم. به نظرم باید از خودم دفاع کنم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگر دغدغه مالی داشتم به قطر میرفتم
او افزود: در نیم فصل اول فصل گذشته در کورس قهرمانی بودیم و نرفتم. اول فصل امسال یک پیشنهاد فوقالعاده داشتم و نرفتم. منتی سر کسی نیست چرا که دوست داشتم و ماندم. فکر میکنم حقوقم در استقلال کمتر از نصف پیشنهاد قطریهاست. اگر بحث پول برای من بود، من اول فصل میرفتم. در ابتدای فصل شرایط خوبی نبود اما من نفر اول با استقلال تمدید کردم چون دوست داشتم بماند. پس بحث پول و پاداش نباید راجع به من انجام شود. من میدانم این خطها از کجا میرسد. خواهش من از هواداران استقلال این است که گول چنین صحبتهایی را نخوردند و گذشته را یادشان نرود. تاکید میکنم که منتی نیست. من مهدیپور حداقل کاری که میتوانم بکنم، این است که از حقم دفاع کنم. این شایعه ناراحتکننده بود.
بیشتر بخوانید:
حذف استقلال از آسیا قطعی شده است؟آجرلو باید چه کار میکرد که بماند؟
بازیکن استقلال درباره حذف این تیم از آسیا به دلیل پرداخت نشدن مطالبات استراماچونی گفت: این بدترین اتفاق ممکن است که میتواند رخ دهد. سوالم این است که مدیریت قبلی استقلال چرا تغییر کرد؟ یک مدیر ورزشی چه کار باید میکرد که عوض نشود؟ آقای آجورلو به چه دلیل تغییر کرد؟ آقای آجورلو کاری که کرده است به نظر من که در قلب کار هستم، تیم را بدون باخت قهرمان لیگ کرد، ۸۵ درصد پرداخت تا آخر فصل به بازیکنان داشت که اتفاقی بیسابقه در استقلال بود. به نظرم او یک تیم فوقالعاده قوی با یک سرمربی فوقالعاده خوب بسته است. یک مدیر ورزشی باید چه کار میکرد که بماند؟
چرا درباره استقلال مانند پرسپولیس بحث ملی مطرح نبود؟
مهدیپور با دفاع از آجورلو بیان کرد: مگر بدهیها برای زمان آقای آجورلو نبود؟ اجازه میدادید خودش بماند و این بدهیها را بدهد. اتفاقی که افتاده است این است که آقای آجورلو برکنار شده است. من پارسال ۳۰ بازی برای استقلال کردم و با بدبختی تیم را قهرمان لیگ کردیم، با هواداران خون دل خوردیم و حالا به آسیا نرویم؟ در خانه بنشینیم و بازی کریستیانو رونالدو با پیراهن النصر را در خانه ببینم؟ یک زمانی برای پرسپولیس که حق میدهم، بحث ملی بود، کمک شده است. الان بحث استقلال ملی نیست؟ من نمیگویم چرا برای پرسپولیس کردند، دستشان درد نکند که کردهاند اما الان برای استقلال هم باید بکنند. یک گله نسبت به کادر مدیریتی فعلی است که چهار ماه دریافتی نداشتهایم. من پس از یازده سال برای اولین بار بدون دریافتی شب عید به تعطیلات رفتهام. شرایط ما واقعا اسفناک است. من حتی نتوانم این ماه اجاره خانهام را بدهم. ما بازیکن جوان داریم که میگوید پول به تمرین آمدن را هم ندارد.
حذف از آسیا را هضم نمیکنم
او در پایان گفت: ما در این چهار، پنج ماه حضور کادر مدیریتی را از طرف خودم حداقل احساس نکردم. بار تیم را بازیکنان و کادر فنی به دوش کشیدهاند و متاسفانه کادر مدیریتی را در کنار خودمان نمیبینیم. حذف از آسیا برای ما هضم شدنی نیست. من نمیتوانم درک کنم که ما این همه سختی کشیدیم و قهرمان لیگ شدیم اما نتوانیم به آسیا برویم؟ صحبتهایی که ما شنیدهایم این بوده که قرار بوده به تیم کمک شود اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد. خدا کمکمان کند.
منبع: مشرق
کلیدواژه: اعتراضات فرانسه قیمت تیم فوتبال استقلال تهران فتح الله زاده لیگ قهرمانان آسیا مهدی مهدی پور خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت آقای آجورلو مهدی پور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۳۱۱۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عرضه روایت مستند کودکی حاج قاسم در نمایشگاه کتاب
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «باران گرفته است» نوشته احمد یوسف زاده به تازگی توسط انتشارات مکتب حاج قاسم منتشر و در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران عرضه می شود. این کتاب داستانی مستند از کودکی، نوجوانی و جوانی شهید حاج قاسم سلیمانی است.
یوسف زاده درباره این کتاب می گوید: به عنوان کسی که حدود دو سال با کودکی حاج قاسم زندگی کردم و در مورد ایشان و خانواده محترمشان تحقیق کردم باید بگویم زندگی حاج قاسم از همان کودکی یک زیست ساده، صمیمی و بی آلایش است. قرار بود اسم کتاب رو خوش مهر بگذاریم و دلیل آن این بود که حاج قاسم از کودکی مهرش به دلش همه مینشست.
یوسف زاده در مورد سبک زندگی حاج قاسم ادامه داد: ما در مورد حاج قاسم با یک کودک روستایی کم برخوردار مواجه هستیم که در آنجا رشد و زندگی میکند و مستقل به شهر میآید و هر لحظه ممکن بوده در آنجا دچار آسیبهایی شود کما اینکه حتی یکبار با گروهی آشنا می شود که عضو سازمان مجاهدین خلق بوده اما حاج قاسم از همه این موانع و دامهای دوران طاغوت و پر التهاب انقلاب اسلامی عبور میکند.
این نویسنده دفاع مقدس و انقلاب اسلامی در در مورد اهمیت دوران کودکی حاج قاسم گفت: البته که یکی از مهمترین برهههای زندگی حاج قاسم دوران کودکی وی و تربیت یافتن در یک خانواده ساده با پدر و مادری روستایی که انسانهای پاک، دانا و با بصیرت دینی بالایی بودند.
وی افزود: خود حاج قاسم هم افتخار میکند که پدرش حتی در حد یک دانه گندم نان حرام به خانه نیاورد. وقتی با اهالی روستا حرف میزدم حرفشان این بود که با داشتن پدر و مادری مثل مشت حسن و مشت فاطمه طبیعی است که پسرشان حاج قاسم شود. یوف زاده در پایان تأکید کرد: کودکی حاج قاسم میتواند برای نسل جدید هم الگو باشد.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
رادیوی فیلیپس هلندی بزرگ و سنگین بود. شصت سانت طول، چهل سانت عرض و بیست سانت قطر داشت. آن قدر سنگین بود که باید روی دوش حمل می شد. به لطف دوازده باطری «ریواک» بزرگ که پشتش می خورد، صدایش شفاف و قوی بود.
بعد از تعطیلی تابستان، وقتی تشکری برای سال دوم به قنات ملک آمد، رادیو شد نقل محافل روستا. شب ها، اکبر و حسین و صفدر و مش حسن و خیلی از هالی روستا در اتاق تشکری محفل می کردند. تشکری به آن ها علاقه مند شده بود و از هم نشینی شان لذت می برد. مردان روستایی رادیو گوش می دادند و خاطرات شیرین خود را برای هم تعریف می کردند و بلند بلند می خندیدند. تشکری برایشان چایی درست می کرد و بی آنکه دلیل خنده شان را بداند، تا آخر شب، که «داستان شب» را گوش می دادند، پای صحبتشان می نشست. مردها تا بروند به خانه هایشان، هر کدام دوازده سیزده استکان چای سر کشیده بودند.
آقای مدیر در خانه هر کدام از اهالی که برای شام دعوت می شد، رادیو را هم با خود می برد. با بلند شدن صدای رادیو، همسایه ها هم می آمدند و در سیاه چادر یا اتاق می نشستند و دوباره سر صحبت های بی پایان باز می شد. یک روز آقای مدیر بی رادیو به مهمانی رفت. در روستای آن طرف رودخانه عروسی دعوت بود. الاغی آوردند و آقا معلم را، که کت و شلوار شیکی پوشیده بود، با عزت و احترام سوار کردند و بردند به طرف محل عروسی. جمعیت زیادی آمده بودند. براهی هر طایفه ای جاهای خاصی مشخص شده بود که بنشینند و چای و ناهار بخورند. وقتی الاغ آقای تشکری به محدوده خانه داماد رسید، سازی و دهلی ها در حالی که می زدند و می نواختند، به استقبال آمدند.
***
قیافه قاسم در آن سن و سال دوست داشتنی بود. هنوز پشت لبش سبز نشده بود. می خواست به جایی برسد. می خواست کار ناتمام برادرش حسین را تمام کند. می خواست نه تنها وام پدرش را بپردازد، بلکه برای خودش هم زندگی خوبی بسازد. کار می کرد، سفت و سخت. حتی کارهایی که وظیفه اش نبود. وقتی ماشین حمل خواربار آن طرف خیابان هتل بوق می زد، تا یوسفی باخبر بشود، سومین حلب هفده کیلویی روغن را هم از پله ها بالا آورده و در انبار گذاشته بود. آقای هروی، همان جوان خوش تیپ خشکشویی اکسپرس، از فرزی قاسم کیف می کرد. یک روز وقتی داشت لباس های مشتری ها را اتو می کرد، دید قاسم نوجوان قالب های بزرگ یخ را با همان هیکل کوچکش از راه پله بالا می برد. دلش به حال او سوخت و با هم دوست شدند. عشایرزاده با نمک، در روزهای شلوغ هتل، به ویژه در ماه رمضان، برای اینکه بتواند با همان زبان روزه کارش را تند و سریع انجا بدهد، کفش هایش را در می آورد و در این لحظات دیگر انگار روی زمین راه نمی رفت، بلکه می لغزید!
این کتاب با ۲۳۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۵۰ هزار تومان توسط انتشارات مکتب حاج قاسم در نمایشگاه کتاب عرضه می شود.
کد خبر 6099526 فاطمه میرزا جعفری